شاعر :
من يک تروريستم / در يک دستم خدا / و در دست ديگرم یک کاسه ماست / جهان را تهديد مى کند

مخاطب:
دخترم زمانی که کلاس اول بود از معلمش پرسید خدا کجاست ؟ معلم در جواب میگه خدا توماست .

اومده بود خونه با قاشق تو ظرف ماست می گشت. پرسیدم چکار می کنی؟ گفت معلممان گفته خدا تو ماست!

شاعر:
آن معلم هم یک تروریست بود وگرنه ذهن کودک را با ماست غسل نمی داد

مخاطب:
ماست در زبان محاوره به عنوان یک پدیده خنثا برای آدم ها هم تعریف میشه مثلن می گیم فلانی ماسته! حالا اگه یکی بگه خدا ماسته تکلیفمون چیه ؟

شاعر:
باید یک لیوان آب بریزی روی حرفش و کره اش را بگیری چون کره در اینجا به نسبت ماست کاربرد عمیق تری دارد

مخاطب:
اونوقت اونایی که از آب کره می گیرن چی ؟

شاعر:
آنها خدا را در توانایی خود باور کرده و این خودباوری، صنعت ماست بندی و نیاز روحی از این قبیل را برای گمراهی بشر منتفی می کند

مخاطب:
پس با این اوضاع باید خیلی حواستون باشه یه وقت ماستتون رو کیسه نکنن

شاعر:
یادت باشد که یک شاعر قادر است با یک کاسه ماست دریایی را به دوغ تبدیل کند

                                                       

                                          علی فتحی مقدم خرداد 95